۱ مهر ۱۳۸۷

آیا خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید!؟


در تورات آمده است که خداوند زمین و آسمانها را در شش روز آفرید و در روز هفتم به استراحت پرداخت، این موضوع در قرآن محمد نیز عینا تکرار شده که نمونه های آن در آیه 3 سوره یونس، آیه 54 سوره اعراف و آیه 7 سوره هود دیده می شود که خدای محمد آسمانها و زمین را در شش روز آفریده است. در رابطه با این موضوع آقای علی دشتی در کتاب "23 سال" به نکته ی جالبی اشاره کرده که هم اکنون برای شما بازگو می کنم:
"پیش از پیدایش آسمانها و زمین طبعا خورشیدی وجود نداشت تا از طلوع و غروب آن روز و شبی پدید آید و بشر است که آن را برای خود معیار زمان قرار داده است. آیا خداوند هم برای نشان دادن مدت زمان آفرینش محتاج این معیار بوده است؟ آیا شش روزی که برای آفرینش جهان مصرف شده روزهای کره زمین است یا مثلا روزهای سیاره نپتون؟ علت حدوث روز و شب، طلوع و غروب آفتاب است بر کره زمین. اگر فرض کنیم که خداوند هنوز آنها را نیافریده است، چگونه روز و شب حادث می شود؟ آیا در ذهن موسی ممکن است معلول قبل از علت وجود داشته باشد؟"
از نظر من دو نکته دیگر در رابطه با این موضوع جا مانده که به آنها اشاره می کنم:

  • اگر خداوند کامل است و نقص به او راه ندارد، اساسا چرا وابسته به زمان شده است!؟ یعنی اینکه چرا مدت فعالیت او 6 روز طول کشیده است؟ و این نمی تواند کمال خداوندی را برساند. خدای موسی و محمد می توانست بگوید من آسمانها و زمین را در یک لحظه خلق کردم تا وابسته به زمان نباشد! یا می توانست بگوید خلق آسمانها و زمین خارج از تصور انسانهاست و این موضوع به انسانها هیچ ارتباطی ندارد! به راحتی پیداست خلق آسمانها و زمین برای انسانها کار بسیار دشواری به نظر می آید و موسی برای اینکه بزرگی خدا را به رخ قوم خود بکشد از معیار زمان استفاده کرده و خدای خود را به زمان وابسته نموده تا مردم را متوجه بزرگی خدا کند و محمد هم طبق معمول همیشه، از دین موسی کپی برداری کرده و با کمی اضافات به خورد مسلمانان داده است.
  • سوال دیگر این است که خداوند قبل از خلق آسمانها و زمین به چه کاری مشغول بوده است؟  چرا ناگهان فکر پیدایش آسمانها و زمین به ذهنش خطور کرده است؟
از مطالب گفته شده پیداست که خدای امروزی ساخت ذهن بشری است! چون صفات و نیازهای خودش را به او نسبت می دهد. در جای دیگر از کتاب "23 سال" اشاره شده که طبق آیه 38 سوره ق، خداوند آسمانها و زمین را و آنچه در میان آنهاست در شش روز آفریده و خستگی هم به او راه نیافته است. به گفته علی دشتی اولا خستگی از صفات سلبیه است و خداوند چرا باید خسته شود؟ این کلمه نباید از زبان خدا جاری می شد، یعنی ممکن است خدای محمد در جایی دیگر خسته هم شود؟
به نظرم می آید خداوند روزی که دیگر از بازی با انسانها خسته شد، قیامت را آغاز خواهد کرد و مردم را محاکمه می کند و به بهشت و جهنم می فرستد، سپس اعلام بازنشستگی می کند و می تواند با خیال راحت رفع خستگی نماید!
چون موسی در تورات گفته است که خداوند در روز هفتم به استراحت پرداخت، محمد می خواهد بگوید که خدای من خستگی ناپذیر است و در روز هفتم هم خستگی بدو راه نیافت! کاملا پیداست که محمد با کمال پر رویی از نوشته های استادش، موسی کپی برداری می کند و بعد در یک رقابت احمقانه سعی می کند به استادش دهن کجی نماید!
یک موضوع جالب دیگر که در کتاب "23 سال" اشاره شده این است که خداوند طبق آیه 9 از سوره فصلت زمین را در 2 روز آفریده و طبق آیه 10 همین سوره طی 4 روز کوهها را استوار کرده و برکتهای خود را برای زندگی جاندران فراهم نموده است و طبق آیه 12 همین سوره 2 روز هم به ساختن هفت آسمان مشعول بوده است و با جمع این اعداد به عدد 8 می رسیم که با آیه های دیگر قرآن کاملا در تضاد است!

اقتباس: "کتاب 23 سال نوشته علی دشتی"

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با درود فراوان کاوه نازنین
از انتخاب موضوع و تیزبینی شما در موشکافی موضوعاتی از این دست سپاسگزارم...واقعا از خوندنش لذت بردم، با اجازه شما این پستتونو تو بلاگم می گذارم
پیروز و شادکام باشی